تکلیف اقتصاد در دوران پساتحریم
پنجشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۰۲ ب.ظ
اتکا به بازار خارجی یا اقتصاد درونزا؟
بحث اقتصاد مقاومتی از اواسط دهه 80 مطرح و فعالیت پیرامون آن شروعشده که اوج کار، بحث و تأکید چند برابر آن از سال 91 بوده است که بهعنوان راهحل نهایی رهایی کشور از بحرانهای اقتصادی شناخته میشود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از مشهدپیام، اقتصاد مقاومتی یک روش و نحوه برنامهریزی و حرکت جهادی در مسیر رشد و شکوفایی اقتصادی اسلامی است که پس از شدت گرفتن تحریمهای مالی و اقتصادی علیه ایران اسلامی توسط قدرتهای استکباری، وارد عرصه شد و عمل به آن در این موقعیت مهم با اهمیتی دو چندان روبرو شده است.
باوجود تحریمها، شدت و حجم آنها تنها دو راه برای کاستن این فشارها وجود داشته و دارد:
1- مسئله توافق با قدرتهای استکباری و بده بستان با صاحبان قدرت درصحنه جهانی
2- ایجاد فضای ساخت و پیشرفت از درون و تقویت روحیه خودکفایی یا همان «اقتصاد مقاومتی» در همه عرصهها
نگاهی گذرا به 2 راهکار موجود
1- مسئله توافق با قدرتهای استکباری و بده بستان با صاحبان قدرت در صحنه استکباری
اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به راهکار اول داشته باشیم، دولت محترم فعلی کشورمان تنها راه مقابله با فشار اقتصادی و تنها راه رهایی از تحریمها را تعامل و توافق با قدرتها و دولت ملتهای عرصه بینالملل دانسته است که از همان ابتدای این حرکت و شروع به کار تیم مذاکرهکننده ایرانی، موضوعی سهل پنداشته شد اما بعدها تمام تمرکز سیستم را درگیر خود کرد و مردم را نیز وارد گود امید به پیروزی و یاس احتمالی از عدم نتیجهگیری مذاکرات کرد.این توافقات و تعاملات بینالمللی پس از تنیده شدن در مباحث پیچیده و از طرف دیگر دبههای پیدرپی طرف مقابل بعد از2 سال سفرهای مکرر و مذاکرات طولانی و سخت تیم زحمتکش مذاکرهکننده ایرانی، به یک متن نهایی تبدیل شد که آن متن نیز «متن توافق جامع اقدام مشترک» است که از مذاکره بین تیم مذاکرهکننده آمریکایی و تیم ایرانی بهدستآمده است.
لازم به ذکر است در مناظرههای انتخاباتی، رییسجمهور محترم گفتند که «باید با کدخدای جهان (امریکا)همراه شد» و حرف از سازش بین دو طرف بود؛ اگر با چنین تفکری وارد بحث مذاکرات شده باشیم پس باید روی معادله توافق با 1+5 خط کشید و معادله توافق «ایران ـ کدخدا» را مد نظر داشت که جای بسی تأمل دارد.متن برنامه جامع اقدام مشترک منتشرشده است اما با دلایل مختلف میتوان گفت که این متن پا در هواست؛ در داخل کشور نیز انتقادات به «برجام» بودن مذاکرات و اشکالات فنی توافق برای رفع تحریمها برجاست، دستاورد اساسی این مذاکرات بعد از دو سال در باب اقتصاد، بهبود وضع زندگی مردم و قشر غیر سرمایهدار دیده نمیشود لذا از مضرات تمرکز زیاد بر موضوع مذاکرات میتواند تکیه بهبود اقتصادی کشور به مذاکره و توافق باشد.
2- بحث ایجاد فضای ساخت و پیشرفت از درون و تقویت روحیه خودکفایی یا همان اقتصاد مقاومتی در همه عرصهها.
در باب اقتصاد مقاومتی از اواسط دهه80 شروع به کارشده که اوج کار و بحث و تأکید چند برابر بر آن از سال 91 بوده است که بهعنوان راهحل رهایی اساسی کشور از بحرانهای اقتصادی از آن یاد میشود. این طریقه تنها راه ایمنسازی پایهها و آینده نظام و دولت همچنین بهبود بخش زندگی مردم و آحاد جامعه است لذا این مدل کار اقتصادی برای آن روزی که احتمال عدم توافق بهیقین تبدیل شود بهترین طریق برای جلوگیری از ایجاد مشکلات شدید است لذا تمرکز بیشازحد دولت روی توافقات و تبدیلشدن توافقات به محور آینده این دولت مانند پای چوبینی است که سخت بی تمکین است.
باید دولت از این تمرکز بیحدوحصر بر مذاکرات و سیاست خارجی توافقی دوری گزیند و از راهکار مطمئنی چون اقتصاد مقاومتی با توجه بیشتری استقبال و استفاده کند؛ حداقل برای تحکیم پایههای محبوبیت و کسب رضایت مردم در آینده بدون توافق، این رویکرد ضروری به نظر میرسد.
شاید یکی از علل عدم تمرکز بر اقتصاد مقاومتی و توسعه آن، این شبهه وجود داشته باشد که اقتصاد مقاومتی صرفاً داخلی است، کشور را در صحنه بینالمللی منزوی میکند و به بیرون از خود کاری ندارد.مقام معظم رهبری این شبهه را با صراحت کامل پاسخ گفتهاند: «اقتصاد مقاومتی درونزاست اما برونگراست با اقتصادهای جهانی تعامل دارد با اقتصاد کشورهای دیگر با قدرتهای دیگر با قدرت مواجه میشود بنابراین درونزا و برونگرا است درونگرا نیست».
با ارزیابی دو سال گذشته شاهد این هستیم که موضوع توافقات، میزان زیادی از توان دولت فعلی را به خود اختصاص داده که اگر با نگاه عقلانی به آن نگاه کنیم، در آینده دستاورد چشمگیری نخواهد داشت؛ آنچه اهمیت پیدا میکند، توجه به یک برنامه جامع، صحیح و کامل و بافرهنگ جهادی است یعنی بسط و تقویت بنیادهای اقتصاد مقاومتی.
یادداشت: (حسین محمدی اصل-دانشجوی کارشناسی سیاسی از دانشگاه ازاد اسلامی مشهد)
بحث اقتصاد مقاومتی از اواسط دهه 80 مطرح و فعالیت پیرامون آن شروعشده که اوج کار، بحث و تأکید چند برابر آن از سال 91 بوده است که بهعنوان راهحل نهایی رهایی کشور از بحرانهای اقتصادی شناخته میشود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از مشهدپیام، اقتصاد مقاومتی یک روش و نحوه برنامهریزی و حرکت جهادی در مسیر رشد و شکوفایی اقتصادی اسلامی است که پس از شدت گرفتن تحریمهای مالی و اقتصادی علیه ایران اسلامی توسط قدرتهای استکباری، وارد عرصه شد و عمل به آن در این موقعیت مهم با اهمیتی دو چندان روبرو شده است.
باوجود تحریمها، شدت و حجم آنها تنها دو راه برای کاستن این فشارها وجود داشته و دارد:
1- مسئله توافق با قدرتهای استکباری و بده بستان با صاحبان قدرت درصحنه جهانی
2- ایجاد فضای ساخت و پیشرفت از درون و تقویت روحیه خودکفایی یا همان «اقتصاد مقاومتی» در همه عرصهها
نگاهی گذرا به 2 راهکار موجود
1- مسئله توافق با قدرتهای استکباری و بده بستان با صاحبان قدرت در صحنه استکباری
اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به راهکار اول داشته باشیم، دولت محترم فعلی کشورمان تنها راه مقابله با فشار اقتصادی و تنها راه رهایی از تحریمها را تعامل و توافق با قدرتها و دولت ملتهای عرصه بینالملل دانسته است که از همان ابتدای این حرکت و شروع به کار تیم مذاکرهکننده ایرانی، موضوعی سهل پنداشته شد اما بعدها تمام تمرکز سیستم را درگیر خود کرد و مردم را نیز وارد گود امید به پیروزی و یاس احتمالی از عدم نتیجهگیری مذاکرات کرد.این توافقات و تعاملات بینالمللی پس از تنیده شدن در مباحث پیچیده و از طرف دیگر دبههای پیدرپی طرف مقابل بعد از2 سال سفرهای مکرر و مذاکرات طولانی و سخت تیم زحمتکش مذاکرهکننده ایرانی، به یک متن نهایی تبدیل شد که آن متن نیز «متن توافق جامع اقدام مشترک» است که از مذاکره بین تیم مذاکرهکننده آمریکایی و تیم ایرانی بهدستآمده است.
لازم به ذکر است در مناظرههای انتخاباتی، رییسجمهور محترم گفتند که «باید با کدخدای جهان (امریکا)همراه شد» و حرف از سازش بین دو طرف بود؛ اگر با چنین تفکری وارد بحث مذاکرات شده باشیم پس باید روی معادله توافق با 1+5 خط کشید و معادله توافق «ایران ـ کدخدا» را مد نظر داشت که جای بسی تأمل دارد.متن برنامه جامع اقدام مشترک منتشرشده است اما با دلایل مختلف میتوان گفت که این متن پا در هواست؛ در داخل کشور نیز انتقادات به «برجام» بودن مذاکرات و اشکالات فنی توافق برای رفع تحریمها برجاست، دستاورد اساسی این مذاکرات بعد از دو سال در باب اقتصاد، بهبود وضع زندگی مردم و قشر غیر سرمایهدار دیده نمیشود لذا از مضرات تمرکز زیاد بر موضوع مذاکرات میتواند تکیه بهبود اقتصادی کشور به مذاکره و توافق باشد.
2- بحث ایجاد فضای ساخت و پیشرفت از درون و تقویت روحیه خودکفایی یا همان اقتصاد مقاومتی در همه عرصهها.
در باب اقتصاد مقاومتی از اواسط دهه80 شروع به کارشده که اوج کار و بحث و تأکید چند برابر بر آن از سال 91 بوده است که بهعنوان راهحل رهایی اساسی کشور از بحرانهای اقتصادی از آن یاد میشود. این طریقه تنها راه ایمنسازی پایهها و آینده نظام و دولت همچنین بهبود بخش زندگی مردم و آحاد جامعه است لذا این مدل کار اقتصادی برای آن روزی که احتمال عدم توافق بهیقین تبدیل شود بهترین طریق برای جلوگیری از ایجاد مشکلات شدید است لذا تمرکز بیشازحد دولت روی توافقات و تبدیلشدن توافقات به محور آینده این دولت مانند پای چوبینی است که سخت بی تمکین است.
باید دولت از این تمرکز بیحدوحصر بر مذاکرات و سیاست خارجی توافقی دوری گزیند و از راهکار مطمئنی چون اقتصاد مقاومتی با توجه بیشتری استقبال و استفاده کند؛ حداقل برای تحکیم پایههای محبوبیت و کسب رضایت مردم در آینده بدون توافق، این رویکرد ضروری به نظر میرسد.
شاید یکی از علل عدم تمرکز بر اقتصاد مقاومتی و توسعه آن، این شبهه وجود داشته باشد که اقتصاد مقاومتی صرفاً داخلی است، کشور را در صحنه بینالمللی منزوی میکند و به بیرون از خود کاری ندارد.مقام معظم رهبری این شبهه را با صراحت کامل پاسخ گفتهاند: «اقتصاد مقاومتی درونزاست اما برونگراست با اقتصادهای جهانی تعامل دارد با اقتصاد کشورهای دیگر با قدرتهای دیگر با قدرت مواجه میشود بنابراین درونزا و برونگرا است درونگرا نیست».
با ارزیابی دو سال گذشته شاهد این هستیم که موضوع توافقات، میزان زیادی از توان دولت فعلی را به خود اختصاص داده که اگر با نگاه عقلانی به آن نگاه کنیم، در آینده دستاورد چشمگیری نخواهد داشت؛ آنچه اهمیت پیدا میکند، توجه به یک برنامه جامع، صحیح و کامل و بافرهنگ جهادی است یعنی بسط و تقویت بنیادهای اقتصاد مقاومتی.
یادداشت: (حسین محمدی اصل-دانشجوی کارشناسی سیاسی از دانشگاه ازاد اسلامی مشهد)
۹۴/۰۵/۰۸